نوراللَّه شوشتری
ملیت : ایرانی
-
قرن : 9
منبع : گنجینه دانشمندان (جلد پنجم)
قاضى نوراللَّه بن سید شریفالدین شوشترى مرعشى كه نسب شریفش با بیست و یك واسطه به سید على مرعشى موصول و با بیست و شش واسطه به حضرت سیدالساجدین زینالعابدین (ع) مىرسد.
از مفاخر عالم تشیع و افتخارات دارالمؤمنین شوشتر و معاصر با عهد صفویه شاه عباس كبیر فقیهى اصولى و محدثى رجالى و ادیبى ریاضى و متكلمى محقق و شاعرى ماهر و با كمالات صورى و معنوى و نفسانى و روحانى معروف بوده است.
در زمان اكبرشاه هندى براى تبلیغ اسلام و ارشاد عوام كالانعام هندوستان به هند مسافرت نمود و در لاهور به منصب قضاوت و داورى بین مردم رسید و مرجع خودى و بیگانه گردید و اهتمام تمام در انجام وظائف و امر به معروف و نهى از منكر و تبلیغات دینیه نمود.
و ضمناً تألیفات نافعه متنوعه بسیارى در فنون مختلفه كه حاكى از تبحر و نبوغ و جامع معقول و منقول بودنش بوده به یادگار گذاشت و جان شریفش را در راه خدمت به مذهب حقه اثنا عشریه تقدیم نمود و در راه این هدف به دست سنیان متعصب به وضع فجیعى شهید و رغما لانفهم قبرش در آگره هند (اكبرآباد) مزار موافق و مخالف گردید.
و چندین سالست كه در نیمه ماه شعبان صدها هزار نفر از شیعه و سنى هند و پاكستان و نقاط دیگر به زیارت قبرش شتافته و مراسمى را انجام مىدهند.
كیفیت شهادت
اما چگونگى شهادت او چنانچه در شهداء الفضیله علامه امینى و ریحانةالادب خیابانى و مقدمه شرح احقاقالحق علامه نسابه آیتاللَّه العظمى مرعشى نجفى مدظله است.
از این قرار است كه علماء نواصب اهل سنت بر موقعیت وى حسد بردند و از كتاب احقاقالحق او سعایت كردند نزد سلطان اكبرشاه كه این سید رافضى است و دلیل بر رفض او اینست كه در كتابهایش بر على كرم اللَّه وجهه صلوات مىفرستد و صلواتاللَّهعلیه مىگوید.
و این خلاف سنت كرده و مرتكب بدعتى شده است و همگى فتواى قتل او را دادند.
پس شاه گفت همه بنویسند پس نوشتند و امضا كردند و شاه چون امضاها را خواند گفت:
پس چرا فلان عالم امضا نكرده او باید حتماً امضا كند پس نزد آن عالم رفتند كه از او امضا بگیرند او گفت این شخص چرا واجبالقتل باشد گفتند چون براى على صلواتاللَّهعلیه مىنویسد و صلوات مخصوص به پیغمبر است.
در جواب نوشت حدیث نبوى (یا على لحمك لحمى و دمك دمى... مسلم اهل قبله است و چون على لحم و دم پیغمبر است پس همچنانكه براى پیغمبر صلى اللَّه علیه مىگوئیم براى على هم باید (صلواتاللَّهعلیه) بگوئیم بنابراین سید مرتكب بدعت نشده و این شعر را به هندى نوشت.
گر لحمك لحمى بحدیث نبوى هى
بى صلى على نام على بىادبى هى
پس اكبرشاه اجازه قتل او را نداد تا بعد از او در زمان پسر جوان ساده و مستش شده عالمگیر در سال 1019 هجرى علماء حسود ناصبى آن بزرگوار را در راه گرفته و چندان سیم خاردار بر بدن او زدند تا اعضایش را پاره پاره نمودند و وى را شهید راه حق كردند. از اشعار اوست این ابیات:
عشق تو نهالیست كه خوارى ثمر اوست
من خارى از آن بادیهام كاین شجر اوست
بر مائده عشق اگر روزه گشائى
هش دار كه صد گونه بلا ما حضر اوست
وه كاین شب هجران تو بر ما چه دراز است
گوئى كه مگر صبح قیامت سحر اوست
فرهاد صفت این همه جان كندن (نورى)
در كوه ملامت بهواى كمر اوست
تخلص آن بزرگوار نورى مىباشد و وقتى در هندجان خود را در مخاطره دید با خویش گفت.
خوش پریشان شدهاى با تو نگفتم نورى
آفتى این سر و سامان تو در پى دارد
صاحب عبقاتالانوار علامه میر حامد حسین هندى زحمات بسیارى براى مزار آن بزرگوار كشید و به فرزندش علامه سید ناصر حسین وصیت كرد كه در احیاء مزار شهید كوشش و تكمیل نماید و او به فرزندش ناصر سعید سفارش كرد خلاصه به همت و جدیت بیت جلیل صاحب عبقات مزار كثیرالبركاتش بنا و همه ساله در ماه شعبان و غیر آن مردم از دور و نزدیك به زیارتش مىروند.
در سال 1390 هجرى كه مزار و كتابخانه شهید را افتتاح نمودند از تمام مراجع بزرگ و آیات عظام عراق و ایران و بلاد دیگر رسماً دعوت كردند و نگارنده هم دعوت داشتم لكن موفق نشدم و نمایندگان مراجع آیتاللَّه العظمى میلانى و آیتاللَّه العظمى مرعشى و آیتاللَّه العظمى شاهرودى و شریعتمدارى و دیگران با شركت صدها هزار نفر آنجا را افتتاح و مراسمى را انجام و پیام آیات عظام را به مردم مسلمان هند رسانیدند.
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}